اولین شهید نودژ اولین خبرنگارنودژ
زیارت بی بی طیبه درپاتک زیارت امام زاده درپاتک خانه قدیمی درنودژ فلکه امام حسین درنودژ امام زاده سیف الدین نودژ درختان نخل درنودژ بلوارخلیج فارس نودژ ساختمان شهرداری نودژ ورودی بجگان رودخانه های نودژ پارک زیبای روستای پاتک مسجد قدیمی حاج حسین صالحی اولین فرماندارانتخابی ازنودژ دمپایی های قدیمی ،یادش بخیر قلعه تاریخی منوجان درخت کهور فصل بهاردرنودژ
پنج شنبه 27 تير 1392
8:20
پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد.
مادر که در حال آشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.
او نوشته بود: صورتحساب !!!
کوتاه کردن چمن باغچه 5.000 تومان
مراقبت از برادر کوچکم 2.000 تومان
نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3.000 تومان
بیرون بردن زباله 1000 تومان
جمع بدهی شما به من: 12.000 تومان!
مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش کرد،چند لحظه خاطراتش را مرور کرد و سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب این را نوشت:
بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی هیچ
بابت تمام شبهائی که به پایت نشستم و برایت دعا کردم هیچ
بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی هیچ
بابت غذا، نظافت تو، اسباب بازی هایت هیچ
و اگر شما اینها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه عشق واقعی من به تو هیچ است
وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند چشمانش پر از اشک شد ودر حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد. گفت: مامان ... دوستت دارم
دوران زیبای کودکی و دبستان.
یادش بخیر. دوران بچگی و دبستان. اونایی که دهه شصت یادشونه ..! با همه سختیها واقعا شیرین و دوست داشتنی و بیادماندنی بود: * صبحها:ازجلوووونظام....الله...خبرداااااار....یامهدی ادرکنی عجل علی ظهورک یاحسین... تلاوت قران و دعا...سخنرانی رئیس یا ناظم....بعضی وقتا هم دور حیاط مدرسه رو اجبارأ باید می دویدیم.
شنبه 22 تير 1392
9:3 اگر انسان به خود ببالد و از خود شگفت زده شود و خشنود باشد، گرفتار عجب خواهد شد و در این بالیدن تفاوتی نمی کند که به علمش بنازد یا به عبادتش، به زهدش یا به جمالش، فقر او در نظرش جلوه کند یا ثروتش، و ... . در هر صورت، عجب آدمی بهترین فرصت برای دشمن است؛ دشمنی که همیشه در انتظار چنین لحظه های طلایی است. امیر مومنان، امام علی علیه السلام این نقطه بحران را برای مالک اشتر، چنین ترسیم کرده اند: «و ایاک و الاعجات بنفسک و الثقة بما یعجبک منها و حبّ الاطراء؛ فانّ ذلک من اوثق فرص الشیطان فی نفسه لبمحق ما یکون من احسان المحسین»؛ از خود پسندیدن و به خود پسندی مطمئن بودن و ستایش را دوست داشتن، بپرهیز که این ها همه از بهترین فرصت های شیطان است تا بتازد و کرده نیکوکاران را نابود سازد. این کمین آن قدر حساس و خطرناک است که در باره آن گفته اند: سیئة تسووک خیر عندالله من حسنة تعجبک؛ گناهی که تو را دل آزرده کند، نزد خداوند از کار نیکی که تو را شگفت زده کند، بهتر است. دشمن، خود گرفتار این بیماری مهلک است و در برابر فرمان خداوند به سجده بر آدم علیه السلام به خود بالید و گفت: (... انا خیر منّه...)؛ «من از او بهترم» به سبب همین، از ردیف فرشتگان اخراج شد. از این رو، خطر این کمین را به خوبی می داند، و خود نیز در گفت وگویی با موسی علیه السلام به این پرتگاه اعتراف کرد. امام علی علیه السلام این نقطه بحران را برای مالک اشتر، چنین ترسیم کرده اند: «و ایاک و الاعجات بنفسک و الثقة بما یعجبک منها و حبّ الاطراء؛ فانّ ذلک من اوثق فرص الشیطان فی نفسه لبمحق ما یکون من احسان المحسین»؛ از خود پسندیدن و به خود پسندی مطمئن بودن و ستایش را دوست داشتن، بپرهیز که این ها همه از بهترین فرصت های شیطان است تا بتازد و کرده نیکوکاران را نابود سازد حضرت موسی علیه السلام در مجلسی نشسته بودند که ناگاه ابلیس به محضر آن حضرت رسید، در حالی که کلاه رنگارنگ و درازی بر سر داشت. وقتی نزدیک شد از روی احترام کلاهش را از سر برداشت، سپس بر سر گذاشت و گفت: السلام علیک حضرت موسی علیه السلام فرمود: تو کیستی؟ جواب داد: شیطان من ابلیس هستم حضرت موسی فرمود: خدا تو را بکشد؛ برای چه این جا آمده ای؟ ابلیس گفت: آمده ام برای مقام ارجمندی که در پیشگاه خدا داری بر تو سلام کنم. حضرت موسی فرمود: با این کلاه رنگارنگ چه می کنی؟ ابلیس گفت: با این کلاه، دل های فرزندان آدم را آلوده و منحرف می کنم. حضرت موسی فرمود: چه کاری است که اگر انسان انجام دهد، بر او چیره می شوی؟ ابلیس گفت: هنگامی که انسان به خود ببالد و عملش را زیاد شمرد و گناهانش را کوچک بیند. سپس از خدمت حضرت بیرون رفت، در حالی که می گفت: وای بر من! موسی اموری را دانست که به وسیله آن، انسان ها را از آلودگی برحذر می دارد. در روایات، حتی عجب در یک عبادت، مایه سقوط عابد به حضیض فسق شمرده شده است؛ سقوطی که موجب طمع دشمن برای گستردن دام بزرگ تری می شود؛ امام باقر علیه السلام می فرماید: دو نفر داخل مسجد شدند؛ یکی عابد و دیگری فاسق؛ چون از مسجد بیرون رفتند، فاسق از جمله صدیقان بود و عابد از جمله فاسقان و سبب این بود که عابد داخل مسجد شد و به عبادت خود بالید و فاسق در پریشانی از گناه و استغفار بود. داستان دیگری درباره یکی از اصحاب حضرت عیسی- علیه السلام- چنین آمده است: حضرت عیسی - علیه السلام - با اصحاب خود به کنار دریا رسیدند ، حضرت بسم الله گفتند و بر روی آب روان شدند ؛ یکی از اصحاب هم که مردی کوتاه قامت بود بسم الله گفت وروانه شد ، و به عیسی – علیه السلام - رسید ؛ در آن وقت عجب کرد و به خودش گفت : این عیسی روح الله است که بر روی آب راه می رود ، من هم همین طور ، پس فضیلت او بر من چیست؟ همین که این به خاطرش گذشت ، به آب فرو رفت، پس استغاثه به حضرت کرد وحضرت دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و گفت: چه گفتی؟ گفت: چنین چیزی به خاطرم گذشت. حضرت فرمود: از حدّ خود بیرون شدی و خدا بر تو خشم کرد، توبه کن! پس توبه کرد و به حال اول خود بازگشت .
شنبه 22 تير 1392
8:42 ماراتخریب نکنیدلطفاً
این سایت هیچ وقت درمورد تعزیه اظهارنظر نکرده و نخواهدکرد چون مرجع تقلیدنیست و هرگز وارد چنین مسائلی نخواهد شد، کپی برداری ازسایت به هرنحو ممنوع و پیگرد قانونی دارد.
باتوجه به علم تکنولوژی امکان هرگونه کپی برداری به اسم دیگری وجود دارد.پس هوشیارباشیم.
جمعه 21 تير 1392
15:54
جمعه 21 تير 1392
15:48
![]() اس ام اس های خنده داررابه زودی راه اندازی خواهیم کرد
![]() پیام های شمادوستان
بدون ویرایش ثبت خواهدشد
شماره پیامک
09301007163
سلام محسن قلم سنگینی داری وبلاگت درموردشهدابسیارزیباوتامل برانگیزبود. احمدمرشدی از نودژ
نظرلطف شماست
سلام آقامحسن یک سوال آیامشکلات شهرنودژفقط روشنایی معابربود؟ احمدمرشدی ازشهیدبهشتی نودژ
وبلاگ زیبایی داریدمن خودم صاحب وبلاگ هستم وبلاگ شماعالی بود. محمدازسیرجان
نظرلطف شماست عزیزم
وبلاگ خوبی داریدبه جای اسم شماره هارابگذاریدبهترنیست؟ناشناس
شرمنده دوست گرامی
وبلاگ خوبی داریدمخصوصاًمطلبی که درموردصندلی ریاست بودواقعاخوب بوداگرعمل شود.یاسی ازکرج
ممنون ازنظرلطفتون درجواب سوال دوم متاسفانه امکان ندارد.
وبلاگ باحالی داریدبااون رسم ورسوم زیبایتان خوشبحالتون.بهارازمنوجان
ممنون مطلبی که فرستادیدحتماًبهره خواهیم برد
محسن جان وبلاگ خوبی داریداین ثمین وانسیه کی هستندسرکاریه؟محمدازنودژ
ممنون. ثمین وانسیه بااین وبلاگ همکاری میکنند.
*قبل ازانتخابات یک نظرسنجی درمورداعضاء شوراهاداشته باشید.م.ازنودژ
متاسفم مقدورنیست وواردچنین مسائلی نخواهیم بود.
*سلام شکل قبربانوشته بالای آن منومتحول کردازاین مطالب بنویسید. س.ازمشهد
جواب: حتما خوشحال شدم ازاین حرف
*چه وبلاگ خوبی داریدولی تیترخوبی نیست برای این وبلاگ..اکبرازکرمان
جواب:حق باشماست این کاربرای جذب بیشتربینندگانه
*درموردمشکلات مردم بنویسید همش عکس گذاشتیدچه خبره..زهراازنودژ
جواب:حتما این سلیقه ثمین خانمه
*درموردبجگان یه وقت مطلب ننویسیدکه وبلاگتان جانداره. . زهراازنودژ
جواب:ارادت خاصی به بجگان داریم اگربفرستیدحتمابهره خواهیم برد
*درموردمشکلات ورودی شهروزمین چمن مطلب بنویسید . رضا ازنودژ
جواب:زمین چمن دردست احداث می باشدجنب باشگاه
*مطالب دخترانه رازیادترکنیدمخصوصاقسمت آرایشگری. . سمانه ازسیرجان
جواب:حتما. خانم انسیه انجام خواهدداد
*ثمین وانسیه کی هستند چگونه باآنهاارتباط برقرارکنیم؟ . سمانه ازسیرجان
جواب:نویسندگان فقط ازطریق پیامک
*مطال ورزشی رازیادترکنیدوبلاگ رابه روزکنید؟. محسن ازنودژ
جواب:وبلاگ به روزه.کم کاری ازآقارضاست
*سلام دستی به وبلاگتان بکشید؟. محسن ازنودژ
جواب:کم کاری ازنویسندگانه حتما
*چرافقط ازشهرداری تعریف می کنید؟ . احمدازنودژ
جواب:هرکی کارمثبت انجام بدهدمطلب خواهیم نوشت غیرازمخابرات
*چرادرمورد همایش پیاده روی درمنوجان مطلب ننوشتید؟ . پروین ازمنوجان
جواب:حق باشماست
*شمافقط خوبی های مسئولین رامی بینید می ترسید. . محمدازنودژ
جواب:بحث ترس نیست.خواهیم نوشت
*من قبل ازاینکه به وبلاگم سری بزنم اول می یام به وبلاگ شما؟زهراازنودژ
جواب:این لطف شماست ماهم از وبلاگتان بهره مندشدیم
*آقای صالحی این چه وبلاگی همه راسرکاری گذاشتید؟ ب.ازنودژ
جواب:می شه کمی واضح تربگوئید
*ازوبلاگتان نمی شودکپی برداری کردلطفاتنظیمات رادرست کنید؟ پروانه ازمنوجان
جواب:متاسفم کپی برداری شرعا اشکال دارد
*وب سایت ما راببینیدحالشوببرید.. رضاازمنوجان
جواب:بهره مندشدیم افتخارهم می کنیم
*وبلاگ گروه کرمانی هارادیدم عکس های نودژبازنشدندچرا؟ . راضیه ازنودژ
جواب:حتمابه خاطرسایزعکس هاست
*چرادرروزهمایش شوراهاازشهرداری مطلب ننوشتید؟.رضاازنودژ
جواب:چون ازشوراهای شهرحرفی نشد
*سلام وبلاگ زیبایی داریدلطفااطلاعات عمومی رابالاترببرید. زهراازشیراز
جواب:درروزهای آتی حتمااین کارراخواهیم کرد
*به بخشداربگوئیدپیگیرزمین ها باشدآقا. احمدازنودژ
جواب:بخشدارهرچیزی که به صلاح باشدحتماانجام خواهدداد
*اگه جواب پیامک هاراهم می دادید شب راحت ترمی خوابیدیم.رضاازنودژ
جواب:داریم جواب میدیم دوست گرامی
*ازدانشگاه آزادمنوجان چه خبر مطلب بنویسیدلطفا.پروانه ازمنوجان
جواب:درحال احداث می باشد
*می گم هرکاری بکنیدبه پای وبلاگ های منوجانی نمیرسید .پروانه ازمنوجان
*دانشگاه آزادحق نودژبودچرارفت منوجان م.ازنودژ
جواب:ماهم نفهمیدیم چرا
*زمین چمن نودژچی شدآقای صالحی الکی قول میدی پیگیری کنی پس چی شد. اهالی ورزش
جواب:درحال احداثه جنب باشگاه
*می گم بدنیست وبلاگتان ولی مسئولین به این مطالبتان اهمیت میدند. محمدازنودژ
جواب:این دیگه گردن مسئولینه مامی نویسیم
*می گم وبلاگ شل وولی دارید.محمدازنودژ
جواب:نگرفتم مطلبتان را
*رسم ورسوم باحالی داریدوقت کردیم میایم.الهه ازتهران
جواب:منتظرقدومتان هستیم
*سلام مطالب دخترانه رابیشترکنید.الهه ازتهران
جواب:حتما
*سلام بامرام وبلاگ رابرم.احمدازکرمان
جواب:نظرلطف شماست
*سلام ازبندرعباس هم بنویس داداش همسایه ایم ها . ریحانه ازبندرعباس
جواب:ایران سرای من است .مطلب بفرستیدبهره خواهیم برد
*سلام میگم کرمان چش به خلیج فارس آقا. سانازازسنندج
جواب:خلیج فارس قلب ایران هست وخواهدبود.شماچرا؟
*سلام میگم وبلاگتان دخترانست مردونش کنیدبدنیست.مرتضی ازتهران
جواب:مخاطبین مافقط آقایان نیستند درسته؟
*سلام عکس های خنده دارتان خیلی باحال بود.علیرضاازنودژ
جواب:ممنون عکس هارابیشترخواهیم کرد
*سلام روهرچی وبلاگ نویس بودراکم کردیدای ول. احمدازسیرجان
جواب:نظرلطف شماست
*سلام داش محسن شمارتوبایدازسایتتان بگیریم بی معرفت. احمدازکرمان
جواب:این شماره دیگه تغییرنخواهدکرد
*درموردهمه نوشتیدغیرازلاریان به هم میرسیم.محمدازنودژ
جواب:همه جای نودژسرای من است حتماخواهیم نوشت شماهم همکاری کنید
*چرااسم سایتتان راثمین وانسیه گذاشتید.سمانه ازکرمان
جواب:اسم سایت خلیج فارسه خواهرم
*سایت زیبایی داریدفقط دیربازمیشه ازمطالبتان بهره مندشدم. مرجان ازتهران
جواب:مشکل ازخطوطه
* آن زمان مردم دنیادلشان درد نداشت
هیچکس دغدغه آنچه که میکردنداشت
چشمه سادگی از لطف زمین میجوشید
خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت نجمه ازکرمان
مشکلات و سختیهای زندگی همه غنیمت هستند.حکمتی دارند.وجودشان ،شیرینی زندگی را دوچندان خواهد کرد و لذت آنرا صدچندان.
به سختیها غر نزنیم.با تلاش و سعی آنهارا کنار بزنیم و زندگی مان را زیباتر کنیم.ن.منوجان جمعه 21 تير 1392
15:44 ![]()
جمعه 21 تير 1392
11:37 چشم چراني متاسفانه يکي از بيماري ها و عادت هاي ناپسندي است که برخي از افراد جامعه به دلايل مختلف بدان دچار مي شوند. به منظور مبارزه با اين عادت ناپسند, اولا لازم است نسبت به مفهوم, آثار و عواقب و زمينه هاي بروز آن آگاهي بدست آورد و سپس از راهکارهاي عملي براي کنترل آن سود جست. در نوشته زير تقريبا تمامي آنچه شما در زمينه کنترل چشم و درمان چشم چراني بدان نياز داريد, آمده است که اميد واريم مفيد باشد. معناي چشم چراني: چشم چراني در مقابل غض بصر و چشم پوشي, به معناي نگاه خيره و شهوت آلود به نامحرم است که با انگيزه لذت طلبي جنسي انجام مي شود. ما در روابط اجتماعي خود با ديگران چه جنس مخالف يا موافق به طور طبيعي با آنها ارتباط حضوري و کلامي داريم و به آنها نگاه مي کنيم, نگاهي که به هيچ وجه در آن بحث تحريک شهوت و لذت جنسي مطرح نيست, اين نگاه ها داخل در مقوله چشم چراني نيستند, ولي نگاه هاي ادامه داري که با انگيزه لذت جنسي انجام مي شود و به تحريک شدن غريزه و ميل جنسي مي انجامد, تحت عنوان چشم چراني تعريف مي شود.
در قرآن آمده است : «قل للمومنين يغضوا من ابصارهم » به مومنين بگو چشم هاي خويش را بپوشانند. يغضوا از ماده "غض" به معني نگاه و صوت کوتاه مي باشد و نقطه مقابل آن خيره نگاه كردن و صدا را بلند كردن است . منظور اين است كه انسان به هنگام نگاه كردن معمولاً منطقه وسيعي را زير نظر مي گيرد ؛ هر گاه نامحرمي در حوزه ديد قرار گرفت ، چشم را چنان فرو گيرد كه آن نامحرم از منطقه ديد مستقيم و عميق او خارج شود, يعني به او نگاه خيره نكند اما راه و چاه خود را نيز ببيند. درحديثي كه ويژگي هاي رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ را توصيف مي كند چنين آمده است : « و اذا فرح غض طرفه » وقتي كه خوشحال مي شد چشمانش را به صورت نيمه بسته در مي آورد . مرحوم مجلسي اين جمله را در بحارالانوار چنين تفسير كرده است: پلك چشم را مي شكست و سر را پايين مي انداخت و چشمها را نمي گشود, چنين مي كرد تا از سبكسري و سرمستي به دور باشد . پس غض بصر يعني كم كردن نگاه و خيره نشدن.
چشم پوشي, وظيفه شرعي يک مسلمان:قرآن کريم قض بصر و چشم پوشي از نگاه به نامحرم را وظيفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصيه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کريم مي فرمايد: به مؤمنان بگو چشمان خود را فروبندند و دامن خود را حفظ كنند، اين براي آنها پاكيزه تر است و خدا به آنچه مي كنند،آگاه است. قُل لِلمؤمِنينَ يغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فرجَهُمْ ذلِكَ اَزْكي لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعونَ (1)
و پس از آن فرمود : به زنان با ايمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندندو دامن خود را حفظ كنند. وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ يَغْضُضنَمِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ فُروجَهُنًّ...(2)پس خواست قرآن رعايت عفت عمومي براي زن و مرد است واين كار را وظيفه ضروري و واجب مومنين شمرده شده است. نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصدلذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه كردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد،حرام است، بلكه احتياط واجب آن است كه بدون قصد لذت هم نگاه نكنند و نيز نگاه كردنزن به بدن مرد نامحرم حرام است(3)
در روانشناسي ديني نيز ارتباط نزديكي ميان نگاهداري چشم از نامحرم و نگاهداشتن دامان از آلودگي به زنا وجود دارد .
اما در مورد چرايي تقدم غض بصر بر حفظ فرج سيد قطب مي نويسد : « حفظ فرج پي آمد طبيعي خواباندن چشم است و گامي است در استواري اراده و هوشياري در حفاظت از افتادن در گناه و تسلط بر خواهشهاي نفساني ، از اين رو بين آن دو ، در يك آيه جمع كرده تا نشان دهد يكي سبب و ديگري نتيجه آن است . و هر دو گامهايي هستند پي در پي در صفحه دل و صحنه زندگي ! (4)
بيماري چشم چراني: از نظر روانشناسان و عالمان اخلاقي, چشم چراني هنگامي که به صورت يک عادت مزمن در مي آيد, يک بيماري رواني تلقي مي شود و همان طوري كه بيماري ساديسم نقطه مقابل بيماري مازوشيسم است، شهوت و بيماري چشم چراني نيز نقطه مقابل بيماري خودنمايي است . خودنما فردي است كه خود را در معرض ديد ديگران قرار مي دهد و چشم چران كسي است كه ازتماشا ونگاه به ديگران لذت مي برد. خودنمايي در زنها به نسبت بيشتري ديده مي شود . در حالي كه بيماري چشم چراني در مردها بيشتر رايج است. زن ها بيشتر از لمس لذت مي برند و مردها از نگاه و اين مربوط به تفاوتي است که در آستانه تحريک آن ها وجود دارد.
زناي چشم: اسلام براي پاكدامنيپيروان خويش حتي نگاه ريبه و شنيدن سخنان نامحرم را نيز اگر از روي غرض باشد، ممنوع كرده است. اين خود هشداري بجا و حساب شده است كه تماس نامشروع با نامحرمان را کنترل و محافظت مي کند. البته رويارويي جدّي و ضروري و بدون هيچ گونه غرض، آنهم با حجابكامل اسلامي و با رعايت ادب و ساير مسايل اخلاقي اشكالي ندارد.
پيامبر اكرم ـصلي الله عليه و آله ـ فرمود: درمورد رابطه نامشروع براي هر عضوي از آدمي سهمي از زنا است؛ زناي چشم، نگاه كردن، زنايزبان، سخن گفتن و زناي گوش ها، شنيدن حرام است. لِكُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَينُ زِناهُ النَّظَرُ وَ لِّسانُ زِناهُ الْكَلامُ وَالأُذُنان زِناهُما السَّمْعُ (16) همچنين درباره شوخي كردنبا نامحرم فرمود : هر كسي با زن نامحرمي شوخي كند براي هركلمه اي كه با او در دنيا سخن گفته، هزار سال در جهنم زنداني مي شود. مَنْ فاكَهَ بِامْرَأَةٍ لا يَمْلِكُها حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَها فِي الدُّنيا اَلْفَ عامٍ فِي النّارِ... (17) حضرت علي ـ عليه السلام ـ به نقل از انجيل مي فرمايد : « در تورات نوشته شده زنا نكن ، ولي من مي گويم اگر حتي با نظر شهوت آلود به كسي نگاه كني همان وقت در دلت با او زنا كرده اي . (18). و نيز مي فرمايد : « نابينا بودن بهترازنگاه هاي نامشروع است » پس فاصله بين نگاه و گناه اندك است عوامل بروز بيماري چشم چراني: محروميت جنسي: ويلهم اشتگل محروميت هاي جنسي را عامل اين بيماري دانسته و مي گويند : محروميت هاي جنسي باعث مي شود كه (لي يبدو) در اعصاب چشم متمركز شود، با اين تمركز، بستگي عصب چشم با اعصاب جنسي توسعه يافته وشخص از چشم چراني لذت مي برد و با ديدن اندام جنس مخالف تحريك مي شود. (5)
خود نمايي زنان:بيشترين عامل بروز اين بيماري در مردان حس خودنمايي در زنان است. مردان به طور طبيعي نسبت به زيبايي و اندام جنس مخالف حساس اند و زنان بد يا بي حجاب با خودنمايي در عرصه جامعه اين گرايش مردان را تحريک مي نمايند. در تفاسير شيعه وسني ذيل آيه 30 سوره نور, نقل كرده اند كه: «روزي در هواي گرم مدينه، زن جواني در حالي كه روسري خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوش او، پيدا بود، از كوچه اي عبور مي كرد، مرد جواني از انصار، آن حالت را مشاهده كرد و چنان غرق تماشا شد كه از خود و اطرافش غافل گرديد و به دنبال آن زن حركت نموده تا اين كه صورتش به شي اي اصابت كرد و مجروح گرديد، هنگامي كه به خود آمد، خدمت پيامبر(ص) رفت و جريان را براي او بيان داشت، اين جا بود كه آيات سوره مباركه نور در مورد پوشش زنان نازل گرديد(6)
قرآن کريم براي رفع اين معضل اجتماعي در آيات شريفه سوره نور، از يك طرف مؤمنان اعم از زنان و مردان را مخاطب قرار داده دستور مي دهد كه نگاه هاي خود را كوتاه ساخته و به نامحرم خيره نشوند و از فساد و آلودگي دوري كنند و از سوي ديگر به خانم ها دستور مي دهد پوشش مناسب را رعايت كرده و زيورآلات خود را آشكار نسازند. تا حوادث نظير حادثه اي كه آيه در ارتباط با آن نازل شده است، اتفاق نيفتد و جوانان از خود بي خود نشده و دنبال زنان و دختران نامحرم راه نيفتند و امنيت و آرامش خود و ديگران را خدشه دار نسازند. در سوره احزاب نيز در يك جا به خانم ها دستور مي دهد: «در محاورات روزمره حالت عادي داشته و با ناز و كرشمه و طنازي صحبت نكنيد و در كوچه و خيابان با بدن هاي نيمه عريان و لباس هاي بدن نما، ظاهر نشويد.»(7) چند آيه بعد مي فرمايد: «با چادر و مقنعه اندام خود را بپوشانيد.»(8) تمام اين برنامه و تأكيدها براي آن است كه: مردم، زن ها را به عنوان افراد عفيف و پاكدامن بشناسند و موجبات آزار و اذيت آنان را فراهم نسازند(9). و چشم طمع ندوزند.(10) و در نتيجه امنيت و آرامش قشر خانم ها در سايه چادر و رعايت ضوابط شريعت و پوشش اسلامي، تأمين شود. در ادامه قرآن كريم مي فرمايد: با اين راه و روش، اگر بيماردلان هوسباز اصلاح نشدند و به آزار و اذيت خانم ها ادامه داده و امنيت و آرامش آنان را تهديد كردند. برخورد شديدتري با آنان صورت خواهد گرفت: «اگر منافقان و بيماردلان «شهوت پرست» و كساني كه در شهر، اضطراب و نگراني به وجود مي آورند از اعمال زشت خود دست برندارند، ترا «اي رسول» عليه ايشان مي شورانيم، در آن صورت، مدت كمي در مجاورت با تو در اين شهر زندگي خواهند كرد و نابود خواهند شد.»(11) تا آرامش و امنيت در جامعه تأمين شود. از مجموع مطالب ياد شده اين نتيجه به دست مي آيد كه رعايت حجاب و پوشش اسلامي براي زنان و مردان مؤمن ومسلمان، تكليف الهي است. رعايت آن، علاوه بر اين كه موجب عمل به دستورات الهي مي شود، شخصيت فردي اجتماعي و معنوي انسان محجوب و پاكدامن، سير صعودي پيدا كرده و نردبان تعالي و تكامل را يكي پس از ديگري طي خواهد كرد و از سوي ديگر در تأمين بهداشت روحي و رواني و آرامش خانواده ها و صفا، نورانيت و امنيت در جامعه نقش به سزايي ايفا مي كند. به اميد روزي كه جوامع اسلامي و انساني از تمام آلودگي ها تصفيه شود و زمينه حضور زنان و دختران بدون دغدغه و دلواپسي، در اجتماعات فراهم شود. عواقب و آسيب شناسي چشم چراني: عامل غفلت و فراموشي:چشم چراني يکي از مصاديق حب دنيا و عامل مهمي براي بروز غفلت از ياد خدا و خود است. غفلت همان چالش اساسي است که انسان در سر راه کمال و سعادت خود دارد و بيداري اولين نياز او براي حرکت در اين مسير است. چشم چراني باعث مي شود که انسان هر چه بيشتر به خواب رود و از بيداري و ياد خدا دور ماند.
حضرت علي ـعليه السلام ـ درباره مواظبت و حفاظت از چشمها فرمود: چيزي در بدن كم سپاستر از چشم نيست، خواسته اش را ندهيد كه شمارا از ياد خدا باز مي دارد. لَيْسَ فِي الْبَدَنِ شَيءٌ اَقَلَّ شٌكراً مِنَ الْعَيْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلكُم عَنْ ذِكْرِ اللهِ عَزَّ وَجَل(12)
اولين گام انحراف عملي: چشم چراني و نگاه به نامحرم, گذرگاه ورود بهمنجلاب انحرافات و فساد جنسي است. نگاه هاي آلوده، تخمشهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه, انحراف و گناه مبتلا مي كند. حضرت امامصادق ـ عليه السلام ـ فرمود: چشم چراني، تخم شهوت را در دل مي كارد و چنين كاري براينگاه كننده كافي است كه منشأ فتنه گردد. نگاه كردن به ناموس ديگران، خواستشيطان است. چشمي كه تيرهاي آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب مي كند، محل كمين شيطاناست. شيطان از كمان چشم هاي او ناموس ديگران را نشانه مي گيرد. اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَ(13) پيامبر خدا ـ صليالله عليه و آله ـ فرمود : نگاه به نامحرمتير زهرآلودي از تيرهاي شيطاني است. انَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبليسَ ...(14) پس بايد مراقب چشمانخويش باشيم، تا شيطان از آن براي تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نكند. حسرت و اندوه طولاني: امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: چه بسا نگاه هايي كه غصه هاي طولاني را در پي دارد . به اين معني كه چشم قوي ترين ابزار حسي است . يعني ميدان آستانه تحريك چشم از بقيه حواس بيشتر است و بيشترين تحريكات حسي را دريافت مي كند و اين دل است كه بعد از نگاه به كار مي افتد يعني آنچه را ديده ، مي بيند ، دل طلب مي كند و چون امكان رسيدن به آنچه ديده شده فراهم نمي شود ؛ افسردگي و رنجوري عايد انسان مي شود .
از فحواي حديث رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ که فرمود: همه چشمها روز قيامت گريانند جز سه چشم: چشمي كه از ترسخدا بگريد، چشمي كه از نامحرم فرونهاده شود، چشمي كه در راه خدا (و پاسداري از كياناسلام) شب زنده دار باشد, فهميده مي شود که علاوه بر حسرت دنيوي, فرد چشم چران در آخرت از فرط حسرت و پشيماني چشماني گريان خواهد داشت.كُلُّ عَيْنٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعيُنٍ: عَيْنٌ بَكَتْ مِنْ خَشيَةِ اللهِ وَ عَيْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَيْنٌ باتَت ساهِرَة في سبيلِ الله(15)
به خطر افتادن امنيت و سلامت جامعه: در واقع، نگاه هاي آلوده، مسموم و شهوت انگيز، آتش درون را شعله ور مي سازد كه فرايند و محصولي جز فحشا، سياهي دل؛ مشكلات و نارسايي هايي اجتماعي، نخواهد داشت. چشم چراني دام شيطاني، بذر شهوت و رويشگاه فسق و فجور است كه دل را مي لرزاند، آرامش و ثبات را سلب نموده و باعث هرج و مرج و فتنه و فساد در جامعه مي شود. لذا چشم چراني، اين تير مسموم و زهرآلود شيطاني اگر بدون قيد و بند، رها شود يقيناً سلامت و امنيت طرفين را به خطر مي اندازد، جوان و نوجواني كه به كوچه و خيابان راه مي افتد اگر دستور اسلام را رعايت نكرده و نگاهش را كوتاه نكند و از طرف ديگر، كساني كه بايد حجاب و پوشش اسلامي را رعايت كنند، رعايت نكنند، چشم جوان به صحنه هاي شهوت انگيز خواهد افتاد، و نيروي قدرتمند شهوت به جوشش و غليان آمده و تحريك خواهد شد، درچنين شرايط حساس و خطرناكي، اين جوان، يا بايد به عياشي، فساد و تجاوزگري روي آورد و به خواسته هاي قوه شهواني جواب مثبت دهد، امنيت خود و ديگران را به خطر اندازد، و يا با تخيل و تصور، با حالت افسرده و پريشان، زندگي بيمار گونه خود را ادامه داده آسايش و آرامش خانواده را برهم زند. ايجاد نگراني و اضطراب : آنچه از مجموع آيات، روايات و تجربيات كارشناسان به دست مي آيد اين است كه: چشم چراني هاي هوس آلود بدحجابي و بي حجابي زنان و دختران بي بند و بار از جمله عوامل مؤثر در ايجاد اضطراب ونگراني افراد و خانواده ها و هرج و مرج و ناامني در جامعه به حساب مي آيد. در طرف مقابل اگر اصول و ارزش هاي اسلامي از جمله حجاب و پوشش اسلامي، رعايت شود از چشم چراني و نگاه هاي آلوده جلوگيري به عمل آيد وخانم ها در نشست و برخواست و صحبت ها و مكالمات روزمره، دستورات شرع مقدس را رعايت كنند يقيناً زمينه هاي فساد زدوده شده دام هاي شياطين برچيده خواهد شد، آرامش روحي و رواني براي افراد و خانواده ها، نظم، ثبات و امنيت در جامعه پديد خواهد آمد. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه نگاهش را كاهش دهد، قلبش آرام مي گيرد.»(19) و نعمتي بالاتر از آرامش قلب، وجود ندارد. اين موهبت بزرگ اگر در اعضا و افراد جامعه، محقق شده و تجلي پيدا كند، جامعه نيز به طبع اعضا و افراد خود، داراي امنيت و آرامش خواهد شد. ز دست ديده و دل هر دو فرياد كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
اين همه آفت كه به تن مي رسد از نظر تو به شكن مي رسد
ديده فرو پوش چو دُر در صدف تا نشوي تير بلا را هدف
عذاب اخروي: علاوه بر ابتلا به عواقب دنيوي، «چشم ناپاك» از عذاب و شكنجه الهينيز بي نصيب نمي ماند. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود : آن كه چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر كند، روزقيامت، خداوند چشمانش را با ميخ هاي آتشين و از آتش پر كند، تا وقتي كه به حسابمردم رسيدگي كند، سپس امر مي شود كه او را به جهنم ببرند. مَنْ مَلَاَ عَيْنَيْهِ مِنِ امْرَأَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ القِيامَةِ بِمَساميرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّي يَقْضِيَ بَيْنَ النّاسِ ثُمَّ يُؤمَرُ بِه اِلَي النّارِِِ(20)
چشم پاکي و نتايج آن : هر يك از اعضاي بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعالوظيفه خاصي بر عهده دارد كه اگر بدان وظيفه عمل كرد، ارزشمند است.
چشمي كه به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب بركات زير ميگردد: 1- ديدن شگفتيها: رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: چشمهايتان را (از نامحرم) بپوشانيد تا عجايب و شگفتيهارا ببينيد. غُضُّوا اَبْصارَكُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ(21) 2- راحتي قلب: امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: آنكه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت كرده است. مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ (22)
3- نيكخويي: همچنين آن حضرت فرمود: كسي كه نگهاه هايش كنترل شود،صفاتش نيكو گردد. مَن غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ (23) 4- پاداش الهي: امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر كسي زني را ببيند و بلافاصله ديده اش را به آسمان بدوزد يا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر اينکه خداوندحوريان بهشتي را به عقد او در آورد.مَنْ نَظَرَ اِلي امْرأَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِليَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ يَرْتَدَّ اِلَيْهِ بَصَرُهُ حَتّي يُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العينِِ (24) 5- چشيدن شيريني ايمان: پيامبر اسلام ـصلي الله عليه و آله ـ فرمود: نگاه (به نامحرم) تير زهرآلودي از تيرهاي شيطان است و هر كس آن را از ترس خداترك كند، خداوند چنان ايماني به او عطا كند كه شيريني اش را در دل خويش احساس كند.اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْليسَ فَمَنْ تَرَكَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ايماناً يَجِد حَلاوَتَهُ في قَلْبِهِِ (25) 6- بروز صفت شجاعت: شجاع ترين مردم كسي است كه بر خواهشنفساني اش چيره شود.اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ (26) معالجه خوي زشت چشم چراني: قرآن مجيد حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ را به عنوان قهرمان ميدان «عفاف» مطرح ميكند تا جوانان مسلمان كه در پي قهرمان يابي و الگوپذيري هستند، از يوسف ـ عليهالسلام ـ كه شجاعترين مرد روزگار خود در مخالفت با هواي نفس و شيطان بود پيروي كنند.
نكته شايان توجه در داستان حضرت يوسف ـ عليه السلام ـ"استمداد" از خداي سبحان و پناه بردن به قدرت سرمدي اوست كه هيچ چيز جز ايمان بهپروردگار نمي تواند جلوي نفس سركش و غريزه نيرومند شهوت را بگيرد. ازاميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ سؤال كردند: بهكمك چه چيزي مي توان چشم از نامحرم پوشيد؟ پاسخ داد : با خاموش كردن آتش شهوت، زير نظر قدرتمندي كه برمخفيگاهت آگاه است. بما يستعان علي غمض بصر؟ قال بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلي سَتْرِكَ (27) نكته ظريف ديگري كه در مسألهناموس نهفته است و روايات نيز آن را تأييد كرده اند اين است كه به هر دستي بدهيبه همان دست پس مي گيري، چنان كه فرموده اند : آن طور كه جزا دهي جزا بيني. «كَما تُدينُ تُدانُ (28) امامصادق ـ عليه السلام ـ فرمود: در زمان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ مردي با زنيزنا كرد وقتي به خانه خويش آمد، مردي را با زن خود ديد، آن مرد را نزد حضرت موسيآورد و از او شكايت كرد. در آن لحظه جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر كس بهناموسديگران تجاوز كند به ناموس اش تجاوز كنند. حضرت موسي به آن دو فرمود: باعفت باشيد تا ناموستان محفوظ بماند(29) بنابراين، مؤمن با غيرت هرگز به ناموس ديگران نگاهحرام نمي كند، چرا كه نمي خواهد كسي به ناموسش نظر بد داشته باشد. هر كه باشدنظرش در پي ناموس كسان پي ناموس وي افتد نظر بوالهوسان شخصي از امام صادق ـعليه السلام ـ پرسيد: آيا نگاه كردن به پشت سر زنهايي كه عبور مي كنند جايز است؟حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما اين گونه نگاه كنند، خوشنود مي شويد؟! آنگاهفرمود: براي مردم همان را بخواهيد كه براي خود مي خواهيد.(30) يكي ديگر از راه هاي پيشگيري از انحرافاين است كه مؤمن با نامحرم در جاي خلوت اجتماع نكند، چرا كه دور از چشم مردم، زمينهلغزش و انحراف فراوان است. پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: آن كه به خدا و روز جزا ايمان دارد نبايد در جاييبخوابد كه صداي نفس زن نامحرم شنيده مي شود. مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللهِ و اليَوْمِ الاخِرِ فَلا يَبيتَ في مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْرأَةٍ لَيْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ (31) اگر مرد و زننامحرم در محل خلوتي باشند كه كسي در آنجا نباشد در حالي كه ديگري هم نتواند واردشود چنانچه بترسند كه به حرام بيفتند، بايد از آنجا بيرون بروند.(32) اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ فرمود: هيچ مردي با زني(نامحرم) خلوت نكند. اگرمردي با زن بيگانه اي خلوت كند، سوّمي آن دو شيطان است .لا يَخْلُوا بِامْرَأَةٍ رَجُلٌ، فَما مِنْ رَجُلٍ خَلا بِامْرَأةٍ الّا كانَ الشًّيطانُ ثالِثَهُما (33) امير مؤمنان علي ـ عليه السلام ـ براي گريز از خطر آلوده شدن و رهايي از دامشيطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، اين گونه رهنمود مي دهد: اگر يكي از شمازني را ديد و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود كه آنچه او ديده است،همسرش نيز دارد و مواظب باشد كه شيطان را بر دل خويش راه ندهد و آن كه متأهل نيست،دو ركعت نماز بخواند و خدا را زياد سپاس گويد و صلوات بر پيامبر و خاندانش فرستد،آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نيز با رحمت خويش او را از راه مباح بي نياز ميگرداند.(34) به اميد آنكه با ياريخداوند، تمام اعضاي خويش را از آلوده شدن حفظ كنيم و عفت و پاكدامني بر جامعهاسلامي سايه گستر باشد ان شاء الله. جمعه 21 تير 1392
11:20
سلام مهدی
دو شنبه 17 تير 1392
15:40 فروشگاه بزرگ فرش عدالت بامدیریت :اسلام صالحی
آدرس:شعبه مرکزی-منوجان-قلعه-خیابان امام
تلفکس03496621497
آدرس:شعبه 2نودژ-شهرک گداری خیابان شفاء
همراه:09132498084 عکاسی قائم
بامدیریت:محمد محبی نودژ
کارت عروسی،فیلمبرداری ازمجالس عروسی،جشن تولد،ختم و...
آدرس :نودژشهرک گداری-بلوارآیت الله متعلم
همراه09393729478و09137051758
تلفکس:03496641489
فروش کلیه لوازم عکاسی بانازلترین قیمت
دو شنبه 17 تير 1392
15:30
♥♥ گفت : با مــادر یه جمله بساز !
گفتم : من با مــادرم جمله نمیسازم ! دنـیـــامو میسازم ♥♥ ![]() اینم یه عکس پرمعنی
![]() به کوچه ای وارد میشدم که پیر مردی از آن خارج میشد. پیرمرد گفت: نرو بن بست است... گوش نکردم و با غرور ادامه دادم... بن بست بود و برگشتم به سر کوچه که رسیدم,منم مثل همون پیرمرد "پیر شده بودم" !!! خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم برسونمت؟؟؟؟؟؟؟ چند لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟ اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد. روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….! دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود….!!!! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن… چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد… امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد! احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…! ![]() من چادرم راخودم سرکردم. " ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ ........... ﺧﯿﻠﯽ ! "
" ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﺤﻤﻠﺶ ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ "..... ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ؟؟؟؟؟؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﻭﺡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﺻﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﻡ ! ﻧﻪ ! ...... ﻧﻪ ! ﺧﯿﺎﻝ ﻧﮑﻦ ﻣﻨﺘﯽ ﻫﺴﺖ ! ﻣﻨﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ !...... ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﻫﻮﺍ ﮔﺮﻡ ﺗﺮ ﻧﺸﻮﺩ ! " ﻣﻦ ﺑﻪ ﻏﯿﺮﺕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻢ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ". ﻗُﻞْ ﻧﺎﺭُ ﺟَﻬَﻨَّﻢَ ﺃَﺷَﺪُّ ﺣَﺮًّﺍ ﻟَﻮْ ﻛﺎﻧُﻮﺍ ﯾَﻔْﻘَﻬُﻮﻥَ :
ﺑﮕﻮ: -»ﺍﮔﺮ ﺩﺭﯾﺎﺑﻨﺪ - ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨّﻢ ﺳﻮﺯﺍﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﺘﻮﺑﺔ : (81) ﭘﺎﺳﺦ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﭼﯿﻪ؟ ﯾﺎﺯﻫﺮﺍﻣﺪﺩ هرچه داریم ازکربلاداریم...
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
![]() ![]() فقط یک لحظه!!
زن و شوهری بیش از 60 سال در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی می کردند و هیچ چیز را هم از هم پنهان نمی کردند به جز یک چیز جعبه کفشی که بالای کمد پیر زن بود و به شوهرش گفته بود هیچ گاه در جعبه را باز نکند و درباره ی آن هم چیزی نپرسد. پیر مرد آن جعبه را نادیده گرفت تا این که روزی پیر زن سخت بیمار شد و در بستر بیماری افتاد و پزشکان از اوقطع امید کرده بودند. شوهرش جعبه کفش را برایش آورد و در آن را باز کرد جز 2 عروسک بافتنی و مقداری پول به مبلغ 90 هزار دلار چیز دیگری در آن نبود پیر مرد درباره ی آن از همسرش پرسید. پیر زن جواب داد: وقتی تازه ازدواج کرده بودیم مادربزرگم به من گفت: راز خوشبختی در آن است که هیچ گاه مشاجره ای با هم نداشته باشید و گفت هر گاه از دست شوهرت عصبانی شدی سکوت کن و فقط یک عروسک بافتنی بباف. پیر مرد خوش حال شد که همسرش فقط دو بار از دست او ناراحت شده است . بعد گفت: این همه پول چیست؟؟ پیر زن جواب داد پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام!!!!!!! فقط یک لحظه !!! یک لحظه عصبانیت می تواند تمام زندگیت را به باد دهد. تمام آرزو هایت را ، تمام امید هایت را هر گاه عصبانی شدی اول به عاقبت کاری که می کنی فکر کن. این لحظه برای تو لحظه های طلایی است..!!! مردم چه می گویند؟
می خواستم به دنیا بیایم در زایشگاه عمومی.پدربزرگم به مادرم گفت:فقط زایشگاه خصوصی!!!! مادرم گفت: چرا؟؟!!پدر بزرگم گفت:مردم چه می گویند؟؟ می خواستم به مدرسه بروم همان مدرسه ی سر کوچیمان مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!! پدرم گفت : چرا؟؟مادرم گفت: مردم چه می گویند؟؟؟ می خواستم بروم رشته ی انسانی پدرم گفت:فقط ریاضی !!! گفتم : چرا؟؟ پدرم گفت مردم چه می گویند؟؟ می خواستم با دختری روستایی ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم!!! گفتم :چرا؟؟ گفت : مردم چه می گویند؟؟ می خواستم پول عروسیم را سرمایه ی زندگیم کنم. پدرم گفت:مگر از روی نعش ما رد شوی!! گفتم : چرا؟؟ گفت : مردم چه می گویند؟؟ می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای ساده پایین شهر اجازه کنم همسرم گفت: به همین سادگی شکست خوردی ؟ گفتم چرا؟؟ گفت: مردم چه می گویند؟ می خواستم به اندازه ی وسعم ماشینی مدل پایین بخرم تا عصای دستم باشد همسرم گفت: وای بر من!!! گفتم : چرا؟؟ گفت: مردم چه می گویند؟؟ می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد پسرم گفت: پایین قبرستان.همسرم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟؟زنم گفت: مردم چه می گویند؟؟؟ مردم . برادرم برای مراسم ترحیمم مراسم ساده ای در نظر گرفت خواهرم اشک ریخت و گفت : مردم چه می گویند؟؟ از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟؟ خودش سنگ قبری برام سفارش داد که عکسم رویش حک شده بود حالا من اینجا در خانه ای تنگ حفره دارم و تمام سرمایه ی زندگیم یک جمله بود:مردم چه می گویند؟؟؟ مردمی که این قدر به فکرشان بودیم حالا حتی یادمان هم نیستند.. ![]() ![]() ![]() <بسمه تعالی>
چرا ديدن فيلمهاي مبتذل حرام است؟ لطفأ علاوه بر دلايل شرعي، دلايل علمي هم ذكر نماييد؟ چون از بنده دلايل علمي محكم هم خواسته اند.
پرسشگر گرامي، از اعتمادتان به ما كمال تشكر را داريم. تمام تلاش ما در جهت ياري رساني فكري به دوستاني چون شما تنها كاريست كه با تمام عشق سعي در انجام آن داريم.
پرسشگر گرامي، آيا تا به حال به دكتر مراجعه كرده ايد؟ زمانی كه دكتر براي شما دارويي مي نويسد، آيا از او سوال مي كنيد كه چرا اين دارو را براي من نوشته ايد و يا اينكه بدون سوال دارو را تهيه مي كنيد؟ قطعا شما هم تایيد مي كنيد که بدون هيچ سوالي از مطلب دكتر خارج مي شويد و از او در اين باره سوالي نمي پرسيد. دقيقا همين مطلب درباره احكام الهي صادق است. زماني كه حكمي از سوي خداوند عالم حكيم مطرح مي شود عاقلانه ترين كار عمل كردن به اين دستورات است. شايد با خواندن مطالب بالا اين سوال در ذهن شما نقش بسته باشد، پس چرا برخي از فلسفه و دليل احكام الهي مي پرسند؟ اگر حس كنجكاوي انسان ها را كنار بگذاريم، در اين ميان يك انگيزه مهم ديگري هم وجود دارد و آن اينكه افراد براي اينكه بتوانند بدون هيچ عذاب وجداني مرتكب گناه شوند و براي گناه خود توجيهي داشته باشند، ادعا مي كنند كه اين حكم الهي براي ما قابل فهم نيست و يا با عقل ما جور در نمي آيد. شهيد مطهري در اين زمينه داستان جالبي را نقل مي كند كه بد نيست به آن اشاره شود : داستاني است مربوط به آن زماني كه يك «شاهي» ارزش داشت. گفتند يك نفر رفت دم دكان عرق فروشي و به فروشنده گفت: يك شاهي عرق بده. عرق فروش گفت: يك شاهي كه عرق نمي شود. گفت: هر چه مي شود، بالاخره يك شاهي هم يك چيزي مي شود. او اصرار مي كرد كه نمي شود. گفت: اگر يك «قران» عرق مي شود، آن را تقسيم بر بيست كن همان را به من بده. گفت: اين معنايش اين است كه ته يك استكان هم پر نشود. گفت: همان را بده. گفت: مردم عرق مي خورند كه مست بشوند، فايده اش چيست كه آن را به تو بدهم؟ گفت: تو همان را بده، بد مستي اش با خودم. بعضي از مردم دنبال بهانه هسند براي بد مستي، ديگر بد مستي اش با آنها. كافي است يك بهانه پيدا كند براي هرزگي كردن و بد مستي. چنانچه با دقت انگيزه افرادي كه از شما چنين سوالي را مطرح كرده اند بپرسيد خواهيد ديد كه سوال آنان بيش از آنكه ريشه علمي داشته باشد، ريشه روان شناختي دارد، يعني آنان به دنبال دليلي هستند كه بدون هيچ مانعي(حتي اگر اين مانع دروني باشد) مرتكب گناه شوند. با ذكر اين مطالب به بررسي دلائل برخي از آسيب هاي رواني هرزه بيني مي پردازيم تا براي شما علت حرمت آن بيشتر روشن شود. يكي از قدرتمند ترين نيازها و غرايزي كه در انسان وجود دارد غريزه جنسي است. نياز جنسي مانند نياز به آب و غذا از نيازهايي است كه بايستي از روش صحيح ارضاء گردد. شكل گيري و غليان نياز جنسي در انسان با بلوغ جنسي آغاز مي شود و در همين زمان است كه نيازمند قوانيني براي نظام مند كردن اين نياز فطري و غريزي هستيم. همانگونه كه ارضاء نياز به غذا بايد از مسير حلال و غذاهاي طيّب و مفيد باشد، ارضاء غريزه جنسي نيز بايد قانونمند و از راههاي صحيح صورت گيرد. همانگونه كه دزدي براي رفع نياز گرسنگي منجر به هرج و مرج و مفاسد مختلف فردي و اجتماعي مي گردد، ارضاء شهوت جنسي به غير از روش معقول و نظام مند نيز منجر به مفاسد مختلف فردي، خانوادگي و اجتماعي و هم مفاسد اخروي و معنوي مي گردد. از نظر علم و تجربه ثابت شده است كه يكي از عوامل اصلي و ناخودآگاه تحريك و ترشح غدد و هورمونهاي جنسي،نگاه است. نگاه به نامحرم هرچند اگر بدون قصد تلذّذ باشد عمل طبيعي و غريزي خود را انجام مي دهد و زمينه تحريك شهوت انسان را در زمان نگاه يا بعد از آن ايجاد مي كند.تحريك غريزه جنسي به گونه نامشروع نيز آثار شوم و نكبت بار فراواني بر ابعاد مختلف انسان و جامعه بشري ايجاد مي نمايد. اسراف، انحراف و هدر رفتن نيروهاي فكري ، اجتماعي و معنوي انسان، زمينه سازي سردي روابط خانوادگي (شخصي كه نگاه خود را كنترل نمي كند با يك همسر ارضا نمي شود)، حالت حسرت و ناكامي، از دست دادن آرامش رواني، ميل به گناه (لواط، زنا ، استمناء و....) و بالاخره گرايش به گناهان مختلف از جمله آثار سوء نگاه حرام است كه در عرصه زندگي فردي ،خانوادگي و اجتماع ظاهر مي گردد. امام علي عليه السلام مي فرمايد چشم، پيش قراول دل، جلودار فتنه، دام شيطان و نگاه حرام سبب كاشتن بذر شهوت و نهال گناه (زناو لواط و استمناءو ...) است.[1] نگاه به نامحرم باعث سختي زندگي و زيادي حسرت و افسوس است. قران كريم در اين مورد مي فرمايد:« قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ [2] به مؤمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگيرند، و عفاف خود را حفظ كنند اين براى آنان پاكيزهتر است خداوند از آنچه انجام مىدهيد آگاه است! ». برخي آثار فاجعه آميز نگاه كردن به فيلم هاي غيراخلاقي را ميتوان اينگونه برشمرد :
1. كاهش شديد عشق: چنين افرادي از توان عاطفي كمتري برخوردارند و در روابط عاشقانه توفيق كمتري كسب ميكنند. 2. تاثيرات فيزيولوژيك: سلامت جنسي انسان كه تأثير عميقي در سلامت جسمي و رواني او دارد، حاصل ارضاء معقولي است كه درپي تحريك واقعي و نياز حقيقي فيزيولوژي بدن اتفاق افتاده باشد. عدم حفظ اين عدم تعادل، از عقلانيت انسان ميكاهد و او را وادار به گناه ميكند. 3. تضعيف انسانيت: جنبه جنسي بسياري اين افراد، عاري از ويژگيهاي انساني ميشود. آنها يك حالت «من غريبه» (جنبه تاريك) را توسعه ميدهند كه محور آن، شهوت جامعه ستيز و عاري از اكثر ارزشها است. 4. از بين رفتن عفت عمومي و اجتماعي در دراز مدت: كساني كه اينگونه فيلم ها را تماشا مي كنند در برخورد با افراد ديگر در اجتماع نگاه جنسي دارند و شيطان هميشه براي گمراه كردن آنها اميد دارد. زيرا آنها براي گمراهي و انحراف از مسير الهي آمادگي لازم را دارند. 5. نقش بستن تصاوير جنسي در مغز: در اين جا بهتر است كه به تجربه دكتر روان شناس، «مك گاف» در دانشگاه كاليفرنيا بپردازيم. يافتههاي او (كه بسيار ساده شده اند) نشان ميدهند كه خاطرات تجربههايي كه به هنگام تحريكات احساسي (مثل تحريك جنسي) رخ ميدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مينشينند و پاك كردن آنها دشوار است. اين فرض ميتواند تا حدودي اثر اعتياد به هرزهنگاري و هرزهبيني را توصيف كند. خاطرات نيرومند تحريكات جنسي از تجربههاي گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ ميكنند و مرتباً به ذهن خطور ميكنند و فرد را از لحاظ شهواني تحريك ميكنند. اگر او به هنگام اين تخيلات، استمنا كند، باعث تقويت پيوند بين تحريك جنسي و اوج لذت جنسي ميشود كه همراه با منظره ويژه يا تكرار پيدرپي آن صحنه در ذهن خواهد بود. 6. تأثير بر رفتار جنسي: برخي از جامعهشناسان آلماني ادعا ميكنند كه «عادت بيمارگونه ديدن عكس يا فيلمهاي پورنو (سكسي)» بر رفتارها و برخوردهاي جنسي «معتادان پورنو» تأثير منفي دارد. تا جايي كه اين بيماران، از انجام سكس عادي و عشقورزي لذتي نميبرند. كاربراني كه داوطلبانه براي ترك اعتياد خود به روانكاو مراجعه كردهاند، اعتراف ميكنند كه «ديدن پورنو، به بخش جداييناپذير ارضاي جنسي آنان تبديل شده است» و آنان نميتوانند بر «وسوسه و نياز» ديدن اين تصاوير غلبه كنند. 7. انزوا و كاهش روابط اجتماعي: پژوهشگران آلماني معتقدند كه اعتياد به ديدن فیلم ها و تصاویر پورنو، همچنين سبب انزوا و دوري فرد از اجتماع و كاهش روابط اجتماعي او ميشود. 8. تحليل توان عقل: هرقدر كه اطلاعات موجود در ذهن، منظمتر و داراي عناوين كمتري باشد، دسترسي عقل به آنها براي پردازشهاي جديد، مهياتر خواهد بود. اما وجود دادههاي فراوان و متعدد كه فضاي ذهن را بی جهت پر كرده باشند و با تكرار درگيري ذهني و رفتار بيروني، تقويت شده باشند، باعث ميشود توان عقل را به مقدار چشمگيري كاهش دهند، چه رسد جايي كه اين دادهها، داراي تاثير بر هورمونهاي مختلف نيز باشد كه تأثيرات ارگانيك را نيز درپي داشته باشد. 9. سقوط شخصيت زن و مرد و تبديل شدن به وسيلهاي براي اشباع هوسهاي سركش: با پرداختن افراطي فرد به مسائل جنسي، شخصيت او به شخصيتي شهواني تبديل خواهد شد كه تداعيها و برداشتهاي وي با كوچكترين ارتباطي (حتي توهمي) رنگ جنسي به خود ميگيرد. كاركرد افراد براي چنين فردي تنها ارضاء غريزه جنسي است و اهتمام خود او نيز صرفا بر ارضاء همين بعد وجودي خويش است. 10. آسيب جسمي: علم پزشكي هنوز تا مرز شناخت بسياري از بيماريها فاصله اي طولاني دارد و چه بسا اموري كه در زندگي روزمره ما وجود داشته باشد و ما به عنوان امور مفيد از آنها استفاده كنيم، در آينده اي نزديك ضرر آنها از نظر پزشكي ثابت شود. بنابراين اگرچه تاكنون براي هرزهبيني، اثر جسماني مستقيم تشخيص داده نشده است (و احتمال اين وجود دارد كه با پيشرفت علم مشخص گردد) ولي قطعا اثر غيرمستقيم دارد. يعني نگاه به عكس و فيلمهاي مبتذل غالبا موجب تحريك سيستم عصبي خودكار (سمپاتيك و پاراسمپاتيك) و تحريك شهوت ميگردد؛ هم زمان ضربان قلب و تعداد تنفس افزايش پيدا ميكند؛ ترشح برخي از هورمونها در خون بالا رفته و تعادل هورموني و رواني شخص براي دقايقی و گاه ساعت ها و گاه روزها به مخاطره ميافتد. اگر اين رفتار به مدت طولاني ادامه يابد آثار آن همه عمر فرد را در بر خواهد گرفت. 11. پرخاشگري: هرزهبيني نه تنها بر ذهن فرد تاثير مخرب ميگذارد بلكه افراد را تشويق ميكند تا از نظر جنسي بيشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند. 12. مقايسه: به دنبال مشاهده اينگونه فيلمها، افراد مجرد در آينده به مقايسه آنچه در فيلم ديدهاند و آنچه از همسر خود سراغ دارند ميپردازند و در نتيجه نقايص و كمبودها و ضعفهاي احتمالي خود و همسر خويش در ذهن فرد برجسته شده و چه بسا باعث كاهش تمايل و علاقه به همسر انتخاب شده خود ميشود و به تدريج كانون خانواده را دچار اختلال و فروپاشي ميكند. 13. ديدن عكسها و فيلمهاي مبتذل، به ويژه جوانان را، در يك حال تحريك دائم قرار ميدهد، تحريكي كه سبب كوبيدن اعصاب آنان و ايجاد هيجان هاي بيمارگونه عصبي و گاه سرچشمه امراض رواني ميگردد. 14. سستي ايمان: اين گناه، پيوند انسان با خدا را سست و در صورت استمرار، اين پيوند را قطع و ايمان او را زايل ميگرداند؛ غريزه جنسي انسان را به طور افراطي تحريك كرده؛ او را از فعاليتهاي مثبت انساني بازداشته؛ به سمت ارتكاب فحشا و منكرات سوق ميدهد. بدين وسيله انسانيت انسان كه سرمايه وجودي انسان است را از او سلب ميكند. 15. محروم شدن از شيريني و لذت انس با خدا: هشيار بودن اين تصاوير در ذهن و مرور دائمي و ناخودآگاه آن، حضور قلب را در عبادات به خطر مياندازد و تكرار نافرماني خدا، بهره رابطه با او را از لذت مياندازد. 16. مردن دلها و افسردگي: همانگونه كه روايات نيز بر اين امر تصريح دارند، ولنگاري جنسي و ارتباطي، باعث بروز قساوت قلب ميشود و مرگ معنوي و رواني قلب را درپي دارد. 17. تاثيرات منفي در زندگي زناشويي: مشاهده مكرر و زياد آن و در دسترس همه بودن اين نوع فيلمها (حتي به عنوان آموزش) باعث شكستن قبح و زشتي اموري است كه اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبيح ميشمارند. حتي انسانهاي مؤدب و با نزاكت از بيان و ذكر برخي الفاظ كه مستقيما اشاره به يكي از اعضاء بدن انسان ميكند، اكراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبيح ميدانند چه رسد به اين كه به مشاهده و تجزيه و تحليل آن بپردازند. تماشاي فيلمهايي كه با تصاوير جنسي همراهند، در درازمدت به عللي كه به آن اشاره ميكنم به از هم گسيختگي روابط زناشويي ميانجامد : • كاهش اعتماد به نفس تماشاي فيلمهاي جنسي با توجه به رفتارهاي اغراقآميز بازيگران كمكم باعث ميشود زوجين درباره طبيعيبودن عملكرد جنسي خود دچار ترديد شوند و خود را بسيار ضعيفتر از آنچه هستند، بپندارند و از روابط زناشويي بيش از گذشته فاصله بگيرند. • مقايسه منفي جذابيتهاي اغراقآميز و تصنعي چنين فيلمهايي گاهي باعث ميشود جذابيتهاي همسر، كمرنگ شده و با تشديد بيميلي جنسي همسر، ميزان فعاليت جنسي زوجين از مقدار فعلي نيز كمتر شود. • تقليد برخي رفتارهاي بازيگران اين فيلمها با وجود جذابيتهاي بصري، گاه بسيار دردناك و آسيبزننده است و زوجين نا آگاه كه سعي در تقليد از آن دارند، موجب بيرغبتي همسر به روابط زناشويي ميشود. • وابستگي تماشاي اين دست فيلم ها باعث اعتياد به ديدن آنها مي گردد و ترك اين اعتياد امري مشكل خواهد بود. همچنين تحريك جنسي فقط با ديدن آن فيلم ها حاصل مي گردد و تحريك و لذتي كه از همسر حاصل مي گردد كاهش مي يابد. قوانيني كه خداوند متعال براي زندگي انسان تشريع فرموده است با توجه به علم نامتناهي خداوند كه خالق انسان مي باشد، بوده و تمام ويژگي هاي جسمي و روحي، دنيوي و اخروي انسان را مد نظر قرار داده است و طوري تنظيم گرديده كه انسان را به سوي زندگي مطلوب سوق دهد و او را به كمال و رشد و پيشرفت و قرب الهي كه هدف از آفرينش انسان است برساند. دوست عزيز در برخي از موارد فلسفه و حكمت احكام الهي در احاديث و روايات ما ذكر گرديده است ولي بسياري ديگر از احكام نيز وجود دارند كه ما اطلاعي از دلايل آنها نداريم، ولي امروزه تحقيقات علمي، بسياري از اين احكام را توجيه عقلاني نموده است. پس بهترين راه براي سلامت و رشد در زندگي، پيمودن مسير شرع و قوانين الهي مي باشد. موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید. پی نوشت ها : [1] . ميزان الحكمه، محمدمحمدي ري شهري. ماده النظر. [2] . سوره مبارکه نور،آیه شریفه 30 ![]() استمناء (خودارضائی) ازمنظر قرآن و روايات
از گناهان کبیرهای که بر آن وعده عذاب داده شده، استمناء است و آن بیرون کردن منی خود است از راه غیر طبیعی، مانند مالیدن به دست یا سایر اعضاء خود یا به اعضاء دیگری غیر از همسر. در کتاب جواهرالکلام درآخر مبحث حدود مینویسد: هر کس به دستش یا عضو دیگرش استمناء کند، باید تعزیر شود. چون کار حرامی بلکه کبیرهای را مرتکب شده است. چنانچه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ از حکم آن میپرسند. آن حضرت میفرماید: «گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده است و استمناء کننده مثل این است که به خودش نکاح کرده و اگر کسی را که چنین کاری میکند، بشناسم، با او همخوراک نخواهم شد.» راوی حدیث میپرسد: از کجای قرآن حکم آن فهمیده میشود؟ فرمود: از آیه «هر کس با غیر از همسر و کنیزش شهوتش را دفع کند، ایشان تجاوز کارانند» راوی پرسید: گناه زنا بزرگتر است یا استمناء؟ حضرت فرمود: استمناء گناه بزرگی است.[۱] از امام ـ علیه السّلام ـ حکم استمناء را میپرسند، درپاسخ فرمود: «از گناهان بزرگ و بسیار زشت است»[۲] و از حکم کسی که با حیوانی جمع شود، یا به وسیله مالیدن، شهوتش را دفع کند، پرسیدند، فرمود: «هر کس شهود خود را به این وسیله و مانند آن دفع کند در حکم زنا کردن است. یعنی با گناه زنا برابر میباشد.»[۳] حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «سه دستهاند که خداوند با ایشان سخن نمیگوید و به نظر رحمت به ایشان نمینگرد و پاکشان نفرموده و برایشان عذاب دردناکی است: کسی که موی سفیدش را بکند (تا نمایش دهد که جوان است)، و کسی که به وسیله عضو خودش شهوتش را خارج کند، و کسی که با او لواط کرده شود.»[۴] رسول خدا ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «هر کس، که با دست شهوتش را بیرون کند ملعون است.»[۵] صاحب جواهر میفرماید: مستفاد از ادله، جواز استمناء با زوجه و کنیز است لیکن اولی ترک آن است و در مسالک نیز قریب به همین را ذکر فرموده، لیکن طریق احتیاط ترک آن است. شیوع استمناء: متأسفانه به واسطه مشکلات بیحد و حساب ازدواج و تجرد جوانان، به قرار مسموع، این مرض خانمانسوز و گناه کبیره شیوع فوق العاده پیدا کرده و دانسته یا ندانسته بسیاری از جوانان عزیز را به انواع و اقسام بیماریها مبتلا میسازد. صرف نظر از عقوبتهای اخروی که دارد، وظیفهی پدرها و مادرها است که فرزندان خود را بیاگاهانند و مواظب جوانان خود باشند. و همچنین در مرتبهی دوم، وظیفهی دبیران و آموزگاران تعلیمات دینی و بهداشت است که جوانان را به عواقب وخیم روحی و جسمی این بلیه با خبر سازند. در اینجا مقداری از مضرات استمناء را از کتاب «ناتوانیهای جنسی» که مجموعهای از نوشتههای متخصصین فن است نقل میکنیم.[۶] مضرات جسمی و روحی استمناء: این عمل، مبتلایان را به ضعف قوای شهوانی دچار میکند، جبون و بیحال بار میآیند، شهامت و درستی از آنان سلب میشود. چه بسا اشخاصی هستند که در عنفوان جوانی در اثر مبتلا شدن به جلق، چنان دچار ضعف قوای روحی و جسمی میشوند که معتادین به تریاک و شیره، در مقابل آنان شیر نری به شمار میآیند. عمل غیر طبیعی جنسی یعنی استمناء یا جلق، از لحاظ روابط نزدیکی به حواس پنچگانه دارد در درجهی اول، در چشم و گوش اثر میگذارد. بدین معنی که «دید» چشم را ضعیف کرده و حس سامعه را نیز تا اندازهی قابل توجهی از کار میاندازد. مبتلایان به جلق مخصوصاً آنهایی که از لحاظ جسمانی ضعیف میباشد، غالباً مگسی جلو چشم خود میبینند که به شدت آنها را ناراحت میکند. و حتی وقتی چشمهای خود را میبندند باز نمیتوانند از آسیب مگس در امان باشند و چون این عمل هر بار چند دقیقه ادامه پیدا میکند چشمشان سیاهی رفته و دچار سرگیجه میشوند و به زمین میافتند. همچنین به طور مداوم صدای ناهنجاری در گوش خود احساس میکنند که بسیار ناراحت کننده است. علاوه بر اینها تحلیل رفتن قوای جسمانی و روحانی، کم شدن خون، پریدگی رنگ، نقصان قوای حافظه، لاغری، ضعف و سستی زیاده از حد، بی اشتهایی، کج خلقی، عصبانیت، دوران سر، و هزاران آفت دیگر، از بیماریهایی است که گریبان مبتلایان به جلق را خواهد گرفت. البته آنهایی که از لحاظ جسمی قوی هستند، ممکن است قدری دیرتر به این بیماریها دچار شوند. ولی به هر حال عدم ابتلاءبه آنها از محالات است و خواه ناخواه همه باید به چنین مصائبی گرفتار شوند. از بدبختیهای مبتلایان به جلق یکی این است که قوهی ارادهی آنان به کلی مختل میگردد و لذا وقتی به عمل خود پی میبرند،آن قدر اراده ندارند که به ترک کردن آن اقدام نمایند. پس اینکه میگوییم استمناء از لحاظ روحی نیز قوای انسان را فرسوده میکند، بیعلت نیست. عمل استمناء، علاوه بر مضار جسمی، از لحاظ جنسی نیز شخص را فرسوده میکند. یعنی غدد مترشحهی داخلی را از کار میاندازد از جملهی این غدد، غدهی سازندهی منی است که بر اثر جلق رفته رفته کوچک شده و به صورت نخودی در میآید و چون در آن صورت قادر به فعالیت و ساختن منی یا به قول عربها (ماء الحیات) یعنی آب زندگانی نیست، شخص مبتلا برای همیشه از لذایذ جنسی محروم میگردد و اگر به این صورت از مردی نیفتاد، به طور قطع به صورت دیگری مانند سرعت انزال، کندی انزال، سیلان منی، عدم نعوظ، نعوظ بیدوام و امثال اینها به ناتوانی جنسی مبتلا خواهد شد. چه بسا دیده یا شنیده شده که جوانان معتاد به جلق، در اندک مدتی دچار چنان حالتی گردید که به جای ادرار، خون از آنها خارج میشد. باید دانست که اشخاصی که به این حالت دچار میشوند ولو در سنین جوانی باشند، خطر مرگ در انتظار آنها است. زیرا بدون احساس شهوانی و بدون اینکه لذتی ببرند بلا انقطاع منی از آنها دفع میگردد و همین امر باعث میشود که در حین راه رفتن دفعهً به زمین بخورند و از هوش بروند. سری به تیمارستان تهران بزنید،از هر ده نفر دیوانهای که در آنجا سکونت دارند نه نفر معتاد به جلق میباشند. یعنی بر اثر ابتلاء به استمناء کارشان به جنون کشیده و به گوشهی تیمارستان افتادهاند. زیرا عمل مذموم و ناپسند جلق، در قوای دماغی تأثیر زیادی دارد و وقتی قوای دماغی شخص مختل شد، مسلم است که کارش به دیوانگی خواهد کشید بدون اغراق از هر ده نفر بیمار مسلولی که در آسایشگاه خوابیدهاند، چهار نفر به علت ابتلاء به جلق، به این بیماری خطرناک دچار گردیدهاند. اینها ادعا نیست بلکه حقیقتی است که علماء و دانشمندان با دهها سال تجربه، به درک آن موفق شدهاند.[۷] دنیا امروز میگوید: خوب بخور، در هیچ امری افراط نکن، قوی باش تا بیمار نشوی. ولی معتادین به جلق، چون اشتهای خوب خوردن ندارند و در امور جنسی آن هم از راه غیر طبیعی افراط میکنند، ناچار ضعیفند. «و چون ضعیف هستند برای ابتلاء به هر نوع بیماری مستعد میباشند.» به کرات دیده شده که بعضی از مبتلایان به جلق، بر اثر افراط در این عمل به یک نوع بیماری به نام جنون استمناء که شباهت زیادی به سادیسم دارد، مبتلا میشوند و آن وقت حتی با دیدن سگ و گربه هم به فکر استمناء میافتند و بلافاصله مشغول عمل میشوند. و چون هیچ مردی حتی پر شهوتترین اشخاص نمیتوانند بیش از پنج یا شش ماه از نیروی جنسی خود آن هم به صورتی که مورد بحث ما است بهرهبرداری کنند، لذا قوای تناسلی آنان به کلی از کار میافتد و یا به وضع دلخراشی به آغوش مرگ پناه میبرند.[۸] ممکن است بعضی از اشخاص مبتلای به جلق که به علت قوی الجثه بودن و یا از لحاظ مبتدی بودن در این امر، تاکنون بیمار نشده و به مضار عمل ناپسند خود پی نبرده باشند، مطالبی را که ما در مضرات جلق نوشتیم، اغراق پنداشته و با خود بگویند اگر این طور است چرا ما تاکنون به این بیماریها مبتلا نشدهایم؟. در جواب این عده باید گفت: اگر امروز مضار جلق، گریبان شما را نگرفته علتش این است که قوی الجثه هستید و یا تازه شروع به کار کردهاید. والا چندی دیگر خواه ناخواه به سراغ شما نیز خواهد آمد. وانگهی ما ادعا نکردهایم که هر کس یک هفته مبادرت به استمناء کرد، تمام بیماریهای یکباره او را احاطه خواهند کرد. زیرا حالات اندرونی در اشخاص فرق میکند. مثلاً ممکن است یک نفر که برای مدتی مبادرت به جلق کرد، در وهلهی اول فقط با سستی اعصاب، یا اختلال حس سامعه، یا ضعیف شدن حس باصره، یا سرگیچه مبتلا شود ولی بعداً سایر بیماریها یک یک به سراغ او بیایند. پس استمناء (جلق زدن)، هم از نظر شرعی و هم از نظر عرفی و به طور خلاصه من جمع الجهات، حرام و ناپسند است. مردی درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد
پسر ۸ ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود در بیمارستان کودک انگشتان دست خود را از دست داد کودک پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟ مرد نمی توانست سخنی بگوید به سمت ماشین بازگشت و شروع به لگد مال کردن ماشین کرد و چشمش به خراشیدگی که کودک کرده بود خورد که نوشته بود ! دوستت دارم!
دو شنبه 17 تير 1392
14:46 ![]() کمک های مردمی به هیئت های مذهبی
شماره حساب هیئت بیت الاحزان حضرت زهرا(س)شهرنودژ(گداری)
0109065247007بانک ملی ایران شماره بنام خودهیئت میباشد.
ازهمشهریان عزیزخواهشمنداست درصورت صلاحدیدجهت کمک کردن هموطنان شماره حساب هیئت های مذهبی خودرابرای ماپیامک کنیددرنظرداشته باشیدشماره حساب بایدبنام خودهیئت باشد.التماس الدعا
با جوراب هایتان وارد خانه نشوید!
هنگام رسیدن به خانه با جوراب روی فرش ها نیایید زیرا باعث نفوذ آلودگی هادر فرش های منزلتان می شوید. در هر پا هزاران غدد ترشح کننده عرق وجود دارد که ترشح آن خصوصاً در روزهای گرم سال بیشتر می شود معمولاً این ترشحات بی بو و حاوی ترکیباتی چون چربی و پروتئین هستند که به صورت سموم از بدن دفع می شوند.
میزان دفع این سموم هنگامی که پا در کفش و در حال راه رفتن است افزایش می یابد و سبب می شود این سموم وارد جوراب ها شوند و در آن نفوذ کنند جوراب ها مخصوصاً نمی توانند تا 72 ساعت باکتری های کثیف و آلوده را در خود نگه دارند به همین دلیل نباید با جوراب هایی که در کفش بوده اند روی فرش های منزل راه برویم.
پزشکان و متخصصان توصیه می کنند بعد از رسیدن به منزل حتماً پا و لای انگشتان، کف پای خود را با آب و صابون بشوییم و حتماً جوراب هایمان را نیز شسته و زیر نور مستقیم آفتاب قرار دهیم تا خشک شوند همچنین تا جایی که می توانید سعی کنید کفش هایتان را در هوای آزاد قرار دهید تا داخل آن خشک شود.
يك روزرسدغمي به اندازه كوه يك روزرسدنشاط اندازه دشت
افسانه زندگي چنين است عزيز درسايه كوه بايدازدشت گذشت
انتظارمنتظر
اي كه دائم به جهان منتظر منتظري
گيري از مردم داناز ظهورش خبري
فرض كن حضرت مهدي به تو ظاهر گردد
بر در خانه و يابر سر كوي و گذري
ظاهرت هست چناني كه خجالت نكشي
باطنت هست پسنديده صاحب نظري
خانه ات لايق او هست كه مهمان گردد
لقمه ات در خور او هست كه نزدش ببري
پول بي شبه وسالم ز همه دارائيت
داري آنقدر كه يك هديه برايش بخري؟
هيچگه داشته اي بهر ظهور حضرت
ناله نيمه شب و ذكر دعاي سحري
حاضری گوشی همراه تورا چک بکند
باچنین شرط که در حافظه دستی نبری
واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران
میتوان گفت تورا شیعه اثنی عشری
گناهانی که مرگ انسان را زودتر می رساند
برخی از اعمال و رفتار ما موجب غضب الهی می شود و مرگ زودرس را برای انسان به همراه دارد.
امام سجاد علیه السلام در گفتاری به پنج کار اشاره می کند که مرگ انسان را تسریع می بخشد .
گناهانی است که مرگ انسان را زودتر می رساند
قطع روابط خویشاوندی- قسم دروغ- سخنان دروغ- زنا
دروغ گویی و زنا از صفات زشت و گناه کبیره محسوب می شود که با مروری در پیرامون خود، متوجه آثار زیانبار این گناه در افرادی که گرفتار و عامل به آن هستند می شویم.از سوی دیگر قطع رحم و دروری گزینی از اقوام وخویشان نیز مشکلات عدیده ای برای انسان به همراه دارد .
ار شگفت انگیز دعای فرج
باعث آمرزش گناهان و تبدیل سیئات به حسنات است.
رستگاری به شفاعت پیامبر گرامی و امام زمان ارواحنا فداه را به دنبال دارد. موجب اجابت دعا و دفع بلا و عقوبت از اهل زمین و نزول نعمت و وسعت رزق است. وفای به عهد و پیمان الهی و ادای اجر رسالت نبی اکرم است. مایه نازل شدن به دیدار دل آرای آن حضرت در بیداری یا خواب است. سبب بازگشت و رجعت به دنیا در زمان ظهور است. باعث زیاد شدن نور ولایت امام زمان در دل است. ایمنی از عذاب و عقوبت آخرت را موجب می شود. در حکم یاری خداوند متعال است. مایه طول عمر است. دعا کننده را به ثواب طلب علم نائل می کند. دعای امام زمان را در حق دعا کننده به دنبال خواهد داشت. اجر کمک به مظلوم را دارد.(آن هم مظلوم ترین فرد عالم) ثواب خون خواهی حضرت سید الشهدا را دارد. قبولی شفاعت دعا کننده درباره هفتاد هزار گنهکار را موجب خواهد شد. روز قیامت دعای امیر المومنین در حق دعا کننده را به همراه خواهد داشت. موجب خراش صورت ابلیس است. از تشنگی روز قیامت در امان است. فرشتگان در مجلسی که برای تعجیل فرج دعا شود حاضر می گردند. ثواب شهادت در رکاب پیامبر و زیر پرچم حضرت مهدی را دارد. مقام دعا کننده برای فرج را در آخرت از همه شهیدان بالا تر می برد. دعا کننده را مشمول شفاعت حضرت صدیقه طاهره(س) می گرداند. غم های دعا کننده را در دنیا و آخرت از بین می برد. دعای فرشتگان را در حق دعا کننده سبب می شود. منبع: کتاب شریف مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم(ع) تربیت جنسی فرزندتان را جدی بگیرید
بچهها وقتی كوچكاند، یك جور نگرانی برای والدین دارند و وقتی بزرگ میشوند، به طور دیگری بر نگرانیهای والدین میافزایند. وقتی به نوجوانی میرسند، با دنیای جدید و پر تلاطمی که برایشان به وجود میآید، پدر و مادر میمانند كه آیا میتوانند از آنان توقع بیشتری داشته باشند یا هنوز به اصطلاح وابستهاند. شاید یكی از مهمترین نگرانیهای پدر و مادرها در جامعه شلوغ و پر همهمه امروزی، تربیت و سلامت جنسی نوجوانشان باشد. در شرایطی كه كارشناس خبره در این زمینه كم است و بسیاری از افراد مدعی، با اطلاعات ناقص و در بیشتر موارد نادرست خود موجب انحراف افكار عمومی میشوند، جا دارد با توجه ویژه و عمیق به مبانی دین مبین اسلام و پیشرفتهای علمیدانشمندان متعهد و انطباق آن با موازین شرع اسلامی، زمینه آموزش جوانان و نوجوانانمان را فراهم سازیم. دوره نوجوانی از بحرانیترین دورهها است و زمان دلبستگیهای بزرگ واندیشه درباره آنهاست. تاثیرات نیرومند احساسات مربوط به تمایلات جنسی، جای بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی را میگیرد، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشكارا منعكس میشود، اغلب نوجوانان مهربان، دلسوز و دقیق كه به تاثیرات و اضطرابات جنسی متمایل شدهاند، نسبت به اطرافیان كینه جو، عصبانی، و بیعاطفه میشوند، و این تحولات ممكن است در نتیجه ارضا نشدن میل جنسی و فقدان اقدامات لازم از قبیل: ورزش، كار، گردش، یا سیری بیش از حد جنسی باشد، مسلم است كه طبیعت نوجوانان در دوره بلوغ جنسی تغییر مییابد، آنها بیشتر عصبانی و سركش میشوند و این تغییرات با ظهور میل جنسی اعم از امیال ارضا شده یا نشده در برخی از آنها آشكار است. یك طبقه بندی علمی متخصصان اطفال امریكا نوعی طبقه بندی كلی را مطرح میكنند كه برای ادامه مباحث ما در رابطه با دوره نوجوانی مفید است، به این صورت كه به سنین 10 یا 11 تا 14 سالگی در دخترها و 12 تا 15 سالگی در پسرها، اوایل نوجوانی و به دو سال پس از آن، اواسط نوجوانی و ادامه این سنین تا زمان شروع بزرگسالی را اواخر نوجوانی میگویند. آغاز دوران بلوغ كه با اوایل نوجوانی آغاز میشود، دوران دگرگونیهای عظیمیاست. در این دوران نه تنها تغییرات جسمی مهمیدر نوجوان پدید میآید، بلكه دگرگونیهای برجسته اجتماعی و روانی نیز در او ایجاد میشود. سه نقطه عطف زندگی هر كسی را میتوان تولد، بلوغ و مرگ نامید. نظر به اهمیت حیاتی این دوران در زندگی نوجوان به ویژه از نظر جنبههای تربیتی، ضروری است كه برخی از حقایق خاص این دوران تشریح شود تا هم نوجوان به موقعیت حیاتی خود پی ببرد و به تكالیف، وظایف و مسئولیتهای شرعی، اجتماعی و اخلاقی كه از این پس به او تعلق میگیرد، آگاهی یابد و هم اولیا و مربیان از این طریق به درك روحی نوجوان خود نایل آیند. مهمترین نگرانیهای دوره اول بلوغ عبارتند از: نگرای درباره عادی بودن، نگرانی درباره خصایص جنسی،نگرانی درباره قد، نگرانی درباره وزن، نگرانی درباه آلت تناسلی و نگرانی درباره خصایص ثانوی جنسی (مانند رشد سینه در دختران، رشد ریش و سبیل در پسران) كه در این زمینه والدین و مربیان با دادن آگاهیهای مناسب باید منشا این نگرانیها را از نوجوانان بزدایند. والدین و بلوغ فرزندان بیشتر والدین از آشفتگی دوران بلوغ آگاهند و دوران بلوغ را با احساساتی متناقض به خاطر میآورند، مانند بهترین زمان یا بدترین زمان، سن دانایی یا سن نادانی، بهار امید یا زمستان ناامیدی كه این احساسات حاكی از فراز و نشیبهای روح یك نوجوان است. او گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، اندوهگین و ساكت است. نوجوانان به دلیل احساس توانایی برای عمل جنسی، تشدید انگیزههای جنسی، كنجكاوی در مورد موضوعات جنسی، تلاش برای تعیین نقش جنسی و ترس شدید از نتایج فعالیت جنسی نسبت به امور جنسی حساس هستند، این حساسیت مفرط كه با ترشح هورمونهای جنسی توأم است تمایلات جنسی نوجوان را تشدید میكند؛ اگر طریقه مشروع و قانونی برای تشفی امیال جنسی مقدور نباشد، امكان انحراف نوجوان میرود، و این انحراف اغلب به صورت كامجوییهای بدلی (خود ارضایی، همجنس بازی، نظر بازی) تجلی میكند برای حل چنین مشكلاتی باید قبل از هر چیز به ارزیابی پرداخت. در ارزیابی و شناخت مشكلات جنسی باید ابتدا تاریخچه زندگی فرد را به دست آورد و براساس آن روشهای تغییر رفتار را انتخاب و شیوههای شناختی همچون افزایش بصیرت فرد را در سرلوحه برنامهها قرار داد. با توجه به اینكه تربیت نفس در دوران نوجوانی از عوامل سلامت روان و رفتار دوره جوانی است، این موضوع بر بسیاری از جنبههای شخصیت جوانان نیز تاثیر میگذارد و جوانان امروز باید با درك موضوع و مطالعه، به تربیت نفس خود بكوشند. گردآوری: گروه سلامت سیمرغ منبع: هفته نامه سلامت دوستی به دور از چشم خانواده
آمار تکاندهنده است! چهل درصد تعرض به بانوان در قالب دوستیهای خیابانی و اغلب به بهانه شناخت قبل از ازدواج صورت میگیرد.
با اینکه این جرم در حال حاضر به عنوان یک جرم جنایی مورد پیگیری قرار میگیرد اما قربانیان تجاوز به عنف برای فاش نشدن ماجرا حاضر نیستند پروندهای در این خصوص تشکیل دهند که از این رو، هم دسترسی به آمار دقیق با دشواری مواجه میشود و هم مجرمان به چنین جرائمی ادامه میدهند.
متاسفانه قربانیان روابط خیابانی اغلب بانوان و به ویژه دوشیزگان هستند که پس از برقراری روابط پنهانی به دور از چشم خانواده در جادههای خارج از شهر یا اماکن متروک مورد تعرض قرار میگیرند.
معمولا خانمهای بزه دیده در زمینه جرائم مرتبط با روابط خیابانی عمدتا از خانوادههایی هستند که روابط عاطفی و محبتآمیز اندکی بین آنها حاکم است. در اینگونه خانوادهها، عمدتا دختر خانمها با انگیزههای مختلف روانی که نشات گرفته از خلاهای عاطفی خانوادگی است، اقدام به برقراری روابط خیابانی میکنند و آن را از والدین یا بزرگترهای خانواده پنهان میکنند.
در اینجا دو نکته مهم ملاحظه میشود. اول اینکه چون مجرمان تقریبا میدانند که افراد از ترس آبرو کمتر به پلیس مراجعه میکنند، به اعمال مجرمانه خود ادامه میدهند اما حادثهدیدگان باید بدانند که هرگونه اطلاعاتی را که در این زمینه به پلیس ارائه میکنند، کاملا محرمانه باقی خواهد ماند و نکته قابل توجه این است که در تمامی مراکز پلیس آگاهی، کارکنان و کارآگاهان خواهر مستقر هستند و افراد بزهدیده میتوانند با مراجعه، مشکلات و اطلاعات خود را ارائه نمایند حتی در صورتی که مایل نباشند، در این خصوص پروندهای تشکیل شود. دوم، بانوان و به ویژه دوشیزگان به راحتی نباید به بیگانگان و وعده و وعیدهای پوچ اعتماد کنند هر چقدر هم که تشریفات ازدواج دست و پاگیر و زمانبر باشد اما مطمئن و بیدردسر است، حتی اگر به ازدواج ختم نشود.
روابط پنهانی این فرصت را برای مجرمان ایجاد میکند که مشخصات واقعی خود را ابراز نکنند و هنگامی که خانمی دچار تعرض و سوءاستفاده شد، پیگیریهای پلیسی دشوار و گاهی طولانی باشد.
از سوی دیگر سکوت افراد بزه دیده و به تبع آن خانوادهها کمک بزرگی به مجرمان میکند، چون این افراد باتوجه به این سکوت به اعمال مجرمانه خود ادامه میدهند و همچنان امنیت جامعه و افراد دیگر را دچار خدشه میکنند.
نقش پسران و دختران در گرایش به جنس مخالف
پسران ایرانی، داشتن دوست دختر را نوعی محبوبیت، قدرت اجتماعی و عامل موفقیت محسوب کرده و سعی می کنند نیازهای جنسی و عاطفی خود را از طریق دوستی های افراطی برطرف کنند.
البته این مساله برای دختران متفاوت است به طوری که آنها ارتباط با پسران را نوعی جذابیت برای خود تلقی کرده و فکر می کنند که در صورت داشتن رابطه با جنس مخالف این دوستی ها به حتم به ازدواج منتهی خواهد شد. بیشتر دختران نوجوان و جوانان در ارتباط با جنس مخالف به دنبال یک رابطه عاشقانه و آرمانی و رمانتیک هستند که باید به ازدواج ختم شود.
در مقابل بیشتر پسران تنها به جنبه غریزی مساله اهمیت می دهند و به دنبال کسب لذت های جنسی خود با به کار بردن وعده های فریبنده و دروغین هستند و در بیشتر مواقع موفق می شوند دختران را تسلیم خواسته های خود کنند.
دو شنبه 17 تير 1392
14:45 |